پیامی بهدور از تکلف از مدیرعامل شرکت پرسال

پروا سلطانی_روزهای پر هیاهویی که بوی نوروز میدن؛ گاهی ابر و بارون و گاهی آفتاب مهربون. دلمون روییدن جوونههای سبز و نازک میخواد... این سردی و رخوت قراره که بگذره و روزهای سبز و با طراوت از راه برسه....
سال 1397 پرسالی، سال خیلی خاصی بود. سال پر از تلاطم، پر از خبرهای عجیبی که روزها از مسیر اصلی جدامون میکرد و مشغول. به تعبیری دوندگیهامون زیادتر شده بود و تنشهامون بیشتر... اما دلهامون باهم بود و برای گرفتاریهای همدیگه میتپید...کنار بچههای پرسالی اگه دلت هم بگیره، امونت نمیدن. اگه دلشون نخنده، اینقدر بزرگه که لبشون همیشه برات میخنده. وقتی حرف کاره، کنار بچههای پرسالی کار که گره میخوره، هرکی برات یه راهحل داره. اپراتور، مدیر یا کارشناس فرق نداره. همه با هم و کنار هم طوری تلاش میکنن و غیرت دارن، تو انگار کن تیم فوتبالی هستن که قهرمان نشدن براشون تعریف نداره. پاش که میافته شب و روز نمیشناسن. شهر و جاده و بیابون نداره... وقتی حرف کسب و کار جدیده، ایدههای نابی از تو جیباشون در میارن که انگشت به دهن میمونی... وقتی حرف کمک و مسئولیت اجتماعیشونه، باید بشینی و فقط تماشاشون کنی که انگاری قراره خونه خودشون آباد بشه، فرزند خودشون باسواد و حیاط پشتیشون سبز و تمیز و پرطراوت... اینها هرکدومشون یه ایران هستن...
و من بازهم یادم اومد میشه کنار این آدمها از هرچی سختیه عبور کرد و گذشت. یادم اومد که نه فقط پرسال و پرسالیها که ایرانمون پره از جوونهای با انگیزه، آدمهای باشرف، مردهای متعهد و زنان باغیرتی که میشه بازهم کنارشون ویرانیها رو آباد کرد، مشکلات رو حل کرد، زمین بایر را شخم زد و کاشت و به جوانههای سبز امید ایمان داشت...و من اینقدر خوشبخت و خوش شانس بودم که سعادت کار کردن و زندگی کردن کنار این آدمهای بی نظیر رو داشتم...
و پرسال دست به دست هم در سایه خدای مهربونمون باز هم سربلند و پر افتخار از یک سال سخت گذر کرد... این افتخار مدیون تلاش نه فقط پرسالیها که تک تک مشتریهای عزیزمون، پیمانکارهای باغیرتمون، تأمینکنندههای فهیممون و تمام کسانی بوده که حتی یک لحظه کنار ما ایستادند و به ما کمک، امید و انرژی دادند. قدردان تمام این تلاشها هستم.
طراوت بهار و سبزی و نشاط در انتظارمونه و ایمان داریم که تا هستیم، ساختن و آباد کردن درستترین هدفیه که برای خودمون گذاشتیم... ما پرسالیها هستیم تا نه فقط خودمون که شهر و کشور و دنیامون رو به اندازه توانمون آبادتر و زیباتر کنیم. با دلهای پر از امید به استقبال بهار بریم و سال نو رو با یه عالمه برنامه و هدف شروع کنیم، شادی بکاریم و نشاط درو کنیم.
در آستانه نوروز باستانی از این فرصت استفاده میکنم و از همراهی تمام همکاران عزیزم در نزدیکترین و دورترین فاصلههای جغرافیایی برای همراهی و تعهدشون سپاسگزاری میکنم. همینطور از تمام مشتریان، پیمانکاران، تأمین کنندگان و همراهان گرامی و زحمتکشی که در تمام این یک سال از زحمات و تلاش و حمایتهاشون گروه شرکتهای پرسال رو بینصیب نگذاشتند خالصانه سپاسگزارم و برای همه هموطنان عزیزم روزهای گرم و آفتابی، ایرانی پر آب و حاصلخیز، صنعتی پر رونق و بازوانی پر توان، روحیهای پرتلاش و سفرهای پر برکت از ایزد یگانه خواستارم...
آمد بهار جانان...
پی نوشت: سال ۹۷ آنقدر تکلف داشت که دلم خواست این پیام نوروزی بهدور از تکلف و غیر رسمی باشه.
سال 1397 پرسالی، سال خیلی خاصی بود. سال پر از تلاطم، پر از خبرهای عجیبی که روزها از مسیر اصلی جدامون میکرد و مشغول. به تعبیری دوندگیهامون زیادتر شده بود و تنشهامون بیشتر... اما دلهامون باهم بود و برای گرفتاریهای همدیگه میتپید...کنار بچههای پرسالی اگه دلت هم بگیره، امونت نمیدن. اگه دلشون نخنده، اینقدر بزرگه که لبشون همیشه برات میخنده. وقتی حرف کاره، کنار بچههای پرسالی کار که گره میخوره، هرکی برات یه راهحل داره. اپراتور، مدیر یا کارشناس فرق نداره. همه با هم و کنار هم طوری تلاش میکنن و غیرت دارن، تو انگار کن تیم فوتبالی هستن که قهرمان نشدن براشون تعریف نداره. پاش که میافته شب و روز نمیشناسن. شهر و جاده و بیابون نداره... وقتی حرف کسب و کار جدیده، ایدههای نابی از تو جیباشون در میارن که انگشت به دهن میمونی... وقتی حرف کمک و مسئولیت اجتماعیشونه، باید بشینی و فقط تماشاشون کنی که انگاری قراره خونه خودشون آباد بشه، فرزند خودشون باسواد و حیاط پشتیشون سبز و تمیز و پرطراوت... اینها هرکدومشون یه ایران هستن...
و من بازهم یادم اومد میشه کنار این آدمها از هرچی سختیه عبور کرد و گذشت. یادم اومد که نه فقط پرسال و پرسالیها که ایرانمون پره از جوونهای با انگیزه، آدمهای باشرف، مردهای متعهد و زنان باغیرتی که میشه بازهم کنارشون ویرانیها رو آباد کرد، مشکلات رو حل کرد، زمین بایر را شخم زد و کاشت و به جوانههای سبز امید ایمان داشت...و من اینقدر خوشبخت و خوش شانس بودم که سعادت کار کردن و زندگی کردن کنار این آدمهای بی نظیر رو داشتم...
و پرسال دست به دست هم در سایه خدای مهربونمون باز هم سربلند و پر افتخار از یک سال سخت گذر کرد... این افتخار مدیون تلاش نه فقط پرسالیها که تک تک مشتریهای عزیزمون، پیمانکارهای باغیرتمون، تأمینکنندههای فهیممون و تمام کسانی بوده که حتی یک لحظه کنار ما ایستادند و به ما کمک، امید و انرژی دادند. قدردان تمام این تلاشها هستم.
طراوت بهار و سبزی و نشاط در انتظارمونه و ایمان داریم که تا هستیم، ساختن و آباد کردن درستترین هدفیه که برای خودمون گذاشتیم... ما پرسالیها هستیم تا نه فقط خودمون که شهر و کشور و دنیامون رو به اندازه توانمون آبادتر و زیباتر کنیم. با دلهای پر از امید به استقبال بهار بریم و سال نو رو با یه عالمه برنامه و هدف شروع کنیم، شادی بکاریم و نشاط درو کنیم.
در آستانه نوروز باستانی از این فرصت استفاده میکنم و از همراهی تمام همکاران عزیزم در نزدیکترین و دورترین فاصلههای جغرافیایی برای همراهی و تعهدشون سپاسگزاری میکنم. همینطور از تمام مشتریان، پیمانکاران، تأمین کنندگان و همراهان گرامی و زحمتکشی که در تمام این یک سال از زحمات و تلاش و حمایتهاشون گروه شرکتهای پرسال رو بینصیب نگذاشتند خالصانه سپاسگزارم و برای همه هموطنان عزیزم روزهای گرم و آفتابی، ایرانی پر آب و حاصلخیز، صنعتی پر رونق و بازوانی پر توان، روحیهای پرتلاش و سفرهای پر برکت از ایزد یگانه خواستارم...
آمد بهار جانان...
پی نوشت: سال ۹۷ آنقدر تکلف داشت که دلم خواست این پیام نوروزی بهدور از تکلف و غیر رسمی باشه.